ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
شنیدم که دزدی زبل نیمه شب
ربود از طویله خر مشرجب
رجب تا که شستش خبردار شد
جهان پیش چشمش شب تار شد
درون طویله دو زانو نشست
زمین و زمان را دم فحش بست
یکی گفت تقصیر از آن توست
که قفل طویله نبستی درست
یکی گفت گیرید معمار را
بنا کرده کوتاه دیوار را
یکی گفت تقصیرازشحنه هاست
که هرروز برپاچنین صحنه هاست
یکی گفت: نه، بوده تقصیر خر
چرا؟چون که میکرد اگر عروعر
و یا یک کمی جفتک و گرد و خاک
مسلم که آن دزد میزد به چاک
شنیدم که با غیض مشدی رجب
در آن بین میگفت: یاللعجب
که هر کس به نوعیست در اشتباه
فقط دزد در این میان بیگناه
قلم دستِ هالو چو در کار شد
بدانید تاریخ تکرار شد