ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
روز پدر
پدر!
گرچه خانه ما از آینه نبود؛ اما خسته ترین مهربانی عالم، در آینه چشمان
مردانه ات، کودکی هایم را بدرقه کرد، تا امروز به معنای تو برسم.
میخواهم بگویم، ببخش اگر پای تک درخت حیاطمان، پنهانی، غصه هایی را خوردی که مال تو نبودند!
ببخش
اگر ناخنهای ضرب دیده ات را ندیدم که لای درهای بسته روزگار، مانده بود
و ببخش اگر همیشه، پیش از رسیدن تو، خواب بودم؛ اما امروز، بیدارتر از
همیشه، آمده ام تا به جای آویختن بر شانه تو، بوسه بر بلندای پیشانیات
بزنم. سایه ات کم مباد ای پدرم!