ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
روی دیگر سکه
آدمی هرگز دلش اینقدر می لرزید؟! نه
اینهمه آدم به آدم عشق می ورزید؟! نه
هر که هرکس را که رد می شد بغل می کرد؟! نه
یا که هر که هر که را می دید می بوسید؟! نه
هیچ قومی مثل ما در طول تاریخ این همه
با دلش ور رفت؟ با احساس خود لاسید؟! نه
هیچکس مثل من و تو هر مرض را عشق خواند؟
یا که بد بختیش را لطف خدا نامید؟! نه
ملتی داری سراغ اینطور بیچون و چرا
چشم بسته کرده باشد هر چه را تایید؟! نه
اصلا از هر مرجع تقلید میخواهی بپرس
عاقل از نادان خدایی میکند تقلید؟! نه
پس چه طوری "ای برادر تو همه اندیشهای"؟
خر لگد زد پای استدلالیون لنگید؟! نه
این همه انگشت ما خاراند آیا پشت ما
واقعا خاراند آنجا را که می خارید؟! نه
هیچکس این روزها در جای خود آرام نیست
واقعا چیزی زمین را میکند تهدید؟! نه
این همه از آسمان بارید بر روی زمین
از زمین یک مرتبه بر آسمان بارید؟! نه
فرض کن دوزاری ما دیر میافتد، مگر
خواجه روی دیگر این سکه را هم دید؟! نه
با دو تا قفلی که خورده بر توالتهای شهر
امنیت شد برقرار و قائله خوابید؟! نه
گوشها را میتوان پیچاند اما بیصدا
میتوان پیچاند، وقتی که صدا پیچید؟! نه
بی بهاران هیچ لطفی دارد آیا روزگار؟
لذتی دارد بدون سبزه آیا عید؟! نه
شیخ را گفتم چرا اینقدر می پایی مرا؟
هیچ معلوم است دنبال چه می گردید؟! نه
نکته سنجی گفت پاییدن همان پایندگی است
گر نمیپایید تا امروز می پایید؟! نه
"یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خفه"
این همه گفتی کسی حرف تو را فهمید؟! نه